یادداشتی دربارۀ داوری های سی و ششمین جشنوارۀ فیلم فجر / تا بوده همین بوده!

جمشید خاوری

معمولا جشنواره فیلم فجر که تمام می شود تازه انتقادها شروع می شود. بیشترِ انتقادها هم به نوع داوری و جایزه هایی است که داده یا نداده اند. اما بررسی ادوار مختلف جشنواره نشان می دهد که تا بوده همین بوده. (حتی اسکار با آن عظمتش بعضی وقتها گرفتار لابی و سیاست های پشت پرده می شود. جشنواره فجر ما که جای خود دارد!) در این ۲۳سالی که من سینما راشناخته و جشنواره فیلم فجر را به طور جدی دنبال کرده ام بسیار دیده ام که فیلمی علارغم شایستگی هایش از راهیابی به جشنواره باز مانده یا به آن بی توجهی شده است.

 بارها دیده شده که هیات داوران، تحت تاثیر دبیر جشنواره یا هیاهوی رسانه ها و یا حتی زیر فشار نیروهای خارج از ارشاد، به فیلمی جایزه داده اند یا سیمرغی که حق فیلمی بوده را در آخرین لحظات به فیلمی دیگر داده اند.

همین چند سال قبل، یادم هست که یکی از فیلمسازان قدیمی را به ارشاد دعوت کردند، سوژه و پول هم دادند تا فیلم بسازد و به جشنواره بدهد. بعد هم حسابی جایزه بارانش کردند! یا همین پارسال که یک شب قبل از مراسم اختتامیه، سیمرغ بهترین بازیگر مرد را از نوید محمدزاده گرفتند و به رضا عطاران دادند...

در جشنواره امسال هم آمدند در بعضی رشته ها دو سیمرغ دادند تا دل همه را به دست بیاورند! اما نه تنها دل بعضی ها را به دست نیاوردند بلکه باعث شدند او اعتراضش را پیش خدا ببرد!

مسالۀ دیگری که در برخی ادوار جشنواره دیده شده «مصلحت اندیشی» های بی مورد است. داورها می نشینند و تصمیم می گیرند که به فلان بازیگر جایزه بدهند چون سالهاست دارد کار می کند و تاکنون جایزه ای نگرفته! یا به فلانی که در فیلم امسالش درخشیده جایزه ندهیم چون پارسال جایزه گرفته است!

از این نمونه ها فراوانند. در پایان سخنی از ضیا الدین دُری می آورم که تجربه داوری در جشنواره هم دارد. او در جایی گفته است « در جشنواره فیلم فجر اغلب اعمال نفوذ، سلیقه شخصی و حب و بغض وجود دارد!»

تاریخ نشر مطلب:
چهارشنبه، ۱۶ اسفند ۱۳۹۶






نظرات کاربران



معرفي فيلم هاي روي پرده