مجید قناد: هر مجری نمی تواند «عمو» و «خاله» باشد!

مجید قناد از آن دست هنرمندانی است که چند نسل با برنامه‌های کودکش خاطره دارند. او دنیای بچه‌ها را می‌شناسد و با آن‌ها زندگی کرده است و به قول خودش هفته‌ای ۱۵۰ تا بچه دارد! عمو قناد به هر قیمتی دیدن شدن را نمی‌پسندد و با فعالیت‌هایش در عرصه هنری محبوب دل‌ها شده است. در آستانه تابستان و آغاز ویژه‌برنامه‌های کودک، خبرگزاری ایسنا با وی گفتگوی مفصلی انجام داده که قسمتهایی از آن را با هم مرور می کنیم:

او درباره شروع فعالیتش در تلویزیون اظهار کرد: سال ۵۶ به خدمت سربازی رفتم و سال ۵۷ برای دانشگاه امتحان دادم و رشته بازیگری کارگردانی در دانشگاه دراماتیک  قبول شدم. دو سال بعد جنگ شد و بعد هم انقلاب فرهنگی موجب تعطیلی دانشگاه‌ها شد. زمان جنگ یک عده پشت جبهه خدمت می‌کردند و ما هم سعی کردیم از طریق تولید برنامه به بچه‌ها روحیه بدهیم که از جنگ نترسند به همین دلیل همراه با آقای جرموز به صداوسیمای اصفهان رفتیم و کاری را اجرا کردیم و به شبکه یک (گروه کودک) فرستادیم. آن سال‌ها سرکار خانم خامنه و الهه رضایی برنامه کودک را اجرا می‌کردند و به مدت ۱۰ دقیقه برنامه ما در میان برنامه‌شان، پخش شد.

مجید قناد با اشاره به مجموعه «از مدرسه تا مدرسه» اضافه کرد: سال ۱۳۶۳ با  مرحوم فریماه فرهی که تهیه‌کننده قابلی بود، مجموعه «از مدرسه تا مدرسه» را شروع کردیم و من هنوز تهیه‌کننده نشده بودم. برنامه «از مدرسه تا مدرسه» برایم خاطره انگیز  و سخت بود زیرا موقع جنگ بود و ما سعی می‌کردیم از طریق این برنامه بچه‌ها را سرگرم کنیم و ترسشان از جنگ را کاهش دهیم و بگوییم جنگ یک بازی است. ما می‌خواستیم از طریق رسانه با بچه‌ها ارتباط و دوستی برقرار کنیم تا با ما احساس صمیمیت کنند. تا سال ۱۳۶۶ کاراکتر عمو قناد به وجود نیامده بود. قناد به معنی شیرینی بود و به این نام معروف شدم.

مجید قناد در پاسخ به این پرسش که آیا ساخت برنامه‌های قدیمی و خاطره‌انگیز کودک باید در تلویزیون ادامه پیدا کند یا نه؟ اضافه کرد: بسیاری از برنامه‌ها در خارج از تلویزیون‌های دنیا سالیان سال ادامه پیدا می‌کنند. زمانی‌که تلویزیون برای برنامه‌ای هزینه می‌کند نباید زود فراموش شود و تلویزیون باید روی آن برنامه سرمایه‌گذاری کند تا ماندگار شود مانند مدرسه موش‌ها؛ البته رفته رفته این برنامه‌ها کم‌رنگ می‌شوند زیرا بچه‌های آن زمان این برنامه‌ها را می‌دیدند که اکنون بزرگ شده‌اند.

مجری برنامه «بازی شادی تماشا» درباره‌ی مراحل تهیه‌کنندگی در تلویزیون گفت: تهیه‌کننده شدن چارچوبی داشت. ابتدا باید چهار سال دستیاری می‌کردیم و بعد مدرک لیسانس را می‌گرفتیم. بعد از گذراندن این مراحل اجازه تهیه‌کنندگی داشتیم. امروز بعد از ۳۵ سال خدمت در برنامه‌های جُنگ، انیمیشن و کارهای نمایشی و داستانی، تهیه‌کننده ارشد کودک و نوجوان هستم.

مجید قناد در پاسخ به این پرسش که چگونه روحیه خود را حفظ کرده‌اید که جوان مانده‌اید، ادامه داد: مدیران و مسوولان، من را عمو قناد صدا می‌کنند. اگر کسی از کارش لذت ببرد، عاشق کارش باشد و حرص مال دنیا را نخورد، جوان می‌ماند. من با دنیای بچه‌ها زندگی می‌کنم و روحیه‌ام مانند برنامه‌هایم است. تلویزیون یک چارچوبی دارد که باید رعایت شود اما بیرون از کار هم مجید قناد با همان روحیه داخل برنامه‌ام هستم. من در طول زندگی سعی کردم تجربه کنم، یاد بگیرم و حرص و غصه نخورم، هر مساله‌ای به اندازه خودش برایم مهم است.

وی افزود: هشت سال من تهیه‌کننده، مجری و نماینده صداوسیما در شبکه دو بودم و برنامه «فیتیله» زنده اجرا می‌شد و هیچ مشکلی برای این برنامه پیش نیامد. چرا بعد از رفتن من از این برنامه سه تهیه‌کننده نتوانستند ادامه دهند؟ چرا با اینکه برنامه ضبطی بود، عاقبت برنامه به اینجا ختم شد. پس هر کاری را باید به کاردانش داد. کسی مشکلات داخلی خانه‌اش را نمی‌گوید اما برخی مشکلات دیده می‌شود و لازم نیست بگوییم. من جلوی خیلی مسائل راگرفتم. یک پدر و مادر تا یک جایی تلاش می‌کنند تا زندگی‌شان را حفظ کنند و در آخرین لحظه ممکن است به خاطر آسایش فرزندانشان جدا نشوند. گاهی نیز ممکن است یکی از والدین بخاطر سلامت فرزندانش از حق خود بگذرد و من به خاطر بچه‌ها برای اینکه برنامه قطع نشود از برنامه‌ای که ساختم، گذشتم.

قناد در پاسخ به این پرسش که چگونه با مشکل مالی توانستید برنامه محبوبی مانند فیتیله را تولید کنید وکار را ادامه دهید، گفت: کار سختی بود ولی در این کار عشق بود. ما با همکاران راجع به مادیات بحث نداشتیم و هیچکس از درآمدش صحبت نمی‌کرد، همه عاشق کارشان بودند. اما خدا نکند که کسی در زیبایی، مقام و هنر دچار غرور شود. اگر در کاری غرور پیدا شود، آن کار شکست می‌خورد مانند برنامه فیتیله. یادمان باشد ما برای مردم و بچه‌ها هستیم و کار می‌کنیم و اگر مردم باشند، بقا داریم.

این تهیه‌کننده با اشاره به اینکه هر فردی که مجری می‌شود نام عمو و خاله را به خود می‌گیرد، اضافه کرد: بعضی مسائل مشخص نیست و جایگاهش گم شده است. برای مثال به هر فردی که مجری برنامه کودک می‌شود، عمو می‌گویند. باید ببینیم سن مجری به عمو شدن می‌خورد و حس عمویی را دارد؟ حس عمویی به این معناست که آن فرد صله‌رحم را بشناسد. اگر کودک امروز دنبال نسبت‌های فامیلی نباشد باید چیز دیگری را جایگزینش کنیم. بعضی از برنامه‌ها اسم دارند و ممکن است بچه ناخودآگاه به دلیل اُنسی که با آن مجری گرفته به او  خاله و عمو بگوید. در برخی برنامه‌ها نیز نوآوری دیده نمی‌شود و از روی هم کپی‌برداری می‌کنند.قناد با اشاره روند برنامه‌سازی در صداوسیما، افزود: صداوسیما مخاطب کم دارد، حاشیه هم دارد اما دیده نمی‌شود. مدیران، مسؤولان و افراد پیشکسوت باید کاری کنند تا به سمت برنامه‌های خوب پیش برویم وگرنه مخاطبان تلویزیون کمتر هم می‌شوند.

تاریخ نشر مطلب:
دوشنبه، -۱۰۹ فروردین -۶۲۱






نظرات کاربران



معرفي فيلم هاي روي پرده